سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه دوست دارد بداند نزد خدا چه موقعیتی دارد، به موقعیت خدا نزد خودش توجّه کند ؛ زیرا خدا بنده را در همان جایگاهی می نهد که او خدا را نزد او، در چنان جایگاه نهاده است. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
مرغ شیدا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عید غدیر

دیروز 5شنبه به خاطر عید غدیر تعطیل بود.روز بدی نبود.من داشتم کتاب اقتصاد رو  مطالعه می کردم و تقریبا خوب پیش رفتم.دیگه توی این امتحانات پای آبرو وسطه.خلاصه از صبح شروع کردم تا 12 شب خوندم.البته بیشتر می تونستم بخونم اما کم کاریه خودم هم بود.دیروز یه چیز جالب شنیدم راجع به مانکن ها و اینکه چه طور اینقدر لاغر هستن.علت لاغری اونها اینه که وقتی غذا می خورن بلافاصله یه انگشت می کنن ته حلقشون تا هر چی خوردن رو بالا بیارن.این طوری نه گشنه می مونن نه چاق میشن.ولی این کار باعث میشه که زود بمیرن.چون هیچ چیزی  به بدنشون نمیرسه.خیلی عجیبه این بشریت چه کارایی برای ظاهرش می کنه.البته خوب بعضی ها برای پول چنین کاری می کنن .برام خیلی جالب بود و داشتم روش فکر می کردم.خدا همه ی گمراه هارو به راه راست هدایت کنه اول همشون هم منو

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » نیکان نیا یا حقی ( جمعه 84/10/30 :: ساعت 9:23 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

غروب واپسین
بدون شرح
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 7
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 10061
» درباره من

مرغ شیدا
نیکان نیا یا حقی
من یه آدم عاشق یک رنگی آدمی که هر کسی نمی تونه باهاش دوستی کنه اینو بگم که خیلی متغیرم یه روز آروم یه روز شلوغ یه روز عاشق..........این خصوصیت آدمایه عاشقه که متغیرن چون عاشقا دم دمی مزاجن. البته من عاشق یه نفر نیستم من عاشق یه دنیا یه خیالیم والبته بسیار رویایی برایه من هیچ چیز غیر ممکن نیست و همه چیز شدنیه ولی دیگران اینو درک نمی کنن . من با هر کسی یه جور برخورد میکنم و البته با همه صادق ولی امان از دست نا رفیق. من خیلی خیلی خیلی حساسم و اگر حتی یه کم از دست کسی برنج ام اون وقت واویلا.......در چنین شرایتی من دیگه عوض میشم . من اصلا دوست ندارم کسی رو برنجونم حتی اگر اون دشمنم باشه . رفتار آدما خیلی برام مهمه در ضمن اهل هیچ چیز هم نیستم.شمالی هم نیستم اینو گفتو که دیگه کسی نپرسه من آخرین نفر از نسله کسایی هستم که عاشق واقعین. من از دروغ متنفرم. ازآدم چاپلوس بدم میاد ولی آدمای دور من همه این شکلی هستن من عاشقه داوود مقامی وجواد یساری و عباس قادری وایرج مهدیان وشهاب هستم. من برعکس همه عاشقه خیابونای پایین شهرم چون صفایی که اون جا هست هیچ جای دنیا نیست.من یاد گرفتم باید همه ی آدما رو دوست داشت حتی اگه اونا بد باشنو و بدی کنن.نمی دونین دنیا یی که من توشم بدی نداره . همه باهم مهربونن و کسی داغ از دست دادنه عزیزاشو نداره. من با گذشته زندگی می کنم . با گذشته یی پر از خاطراته خوب. خاطراتی که دیگه تکرار نمی شه و من رو داغدار کرده.من با داوود مقامیی زندگی می کنم که20 سال پیش مرد و من رو حسرت به دله تکرار خاطراته خوب کرد.من واسه همه ی آدما با تمامه عقایدشون ارزش قا یلم حتی اگه اونا منو با عقایدم نپسندن . در رابطه با خودم فقط این می مونه که بگم دانشجوی رشته ی علوم اجتماعی هستم و از اون چیزی هم که می خونم راضیم . عاشق تنوعم . عاشق شمالم.. کلا هر چی خدا خلق کرده دوست دارم . بزرگترین عشقم هم تو زندگی خداست چون هیچ وقت منو ول نکرده هر چند من بندهی خوبی نبودم . آدم مذهبی هستم و به مذهبم خیلی علاقه دارم .دیگه چی بگم .....خب خلاصه عاشق ادبیاتم و همه نوعشو قبول دارم ............دیگه بسه دیگه سوالی داشتی بپرس ممنون نـــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــــــــــــــک

» آرشیو مطالب
یه عمر تنهایی
سال نو

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب